اگر تمِ نوشتههای اخیر بلاگ در خصوص ایده و خلاقیته، به دلیل درگیریِ ذهنی این روزهایم است. چیزی که از دروس تصمیم گیری شروع و تاکنون با کتاب خودباوری در خلاقیت و ... ادامه داشته. در ابتدای این کتاب (خودباوری در خلاقیت) نویسندگانش اشاره دارند که قلب کسب و کارهای امروزی در نوآوری است و پایه و اساس نوآوری هم ریشه در خلاقیت و خودباوری به آن دارد. نمی دانم کتاب گاو بنفش را خوانده اید یا نه. اما اگر بخواهم به طور خلاصه بگویم، ست گادین در این کتاب حرفش این است که چیزهای خوب قبلاً اختراع شده و شما باید به دنبال ارائه چیزهای نو و کاملاً متمایز باشید. همانند یک گاو بنفش رنگ که توجه شما را در میان انبوهی از گاوهای معمولی جلب می کند و لازم نیست کسی در خصوص ویژگیهایش تبلیغ رسانهای انجام دهد. خب شاید بگویید اینها حرفهای قشنگی هستند که مثل سخنرانیهای انگیزشی حال آدم را برای مدتی خوب میکند. اما بعد از آن چطور؟ فرض کنید من فهمیدم خدماتی که میخواهم ارائه بدهم، مشابهش را ده ها نفر دارند و بود و نبود من قرار نیست فشاری به کسی وارد کند، حالا چه کار کنم؟ گاو بنفش را از کجا بیاورم؟ اصلاً گاو بنفش هم پیدا کردم، بعدش چی؟ به تدریج با زیاد شدن مشابهات گاو من، باز قصه همان میشود که بود.