احتمالاً میتوانید حدس بزنید که اولین بار کجا اسم دن اریلی به گوشم خورد. دوست ندارم توضیحات گفته شده در مورد او را -با فرض اینکه نمیشناسیدش- دوباره بیان کنم. چراکه به راحتی با یک جستجو ساده به توضیحاتی بهتر خواهید رسید.
اولین بار که توجهم را به خودش جلب کرد و به تحقیقاتش علاقهمند شدم، دیدن ویدیوی تد او بود(همان که در پست استاد میزانی هم، به عنوان مثال آوردم). فوق العاده به دلم نشست. هم ساده صحبت میکرد. هم چیزهای جالب و مفیدی میگفت. حتی الان هم اگر قرار باشد به کسی او را معرفی کنم ترجیح میدهم او را به مشاهده این ویدیو راهنمایی کنم. اگر خوشش بیاید احتمالاً در موردش جستجو میکند اگر هم نیاید، که دیگر چه فایده دارد دانستن اینکه چی خوانده، چه کتاب هایی نوشته و ...
اگرچه احتمال میدهم که اکثر خوانندههای این بلاگ او را بشناسند، اما باز دلم نیامد که اسمی از او نبرم. کسی که به سادگی تمام مطالب علمی سختی را توضیح می دهد، شایسته ی معرفی است. البته باید اعتراف کنم که این نتیجه، صرفاً از مشاهده ی چند ویدیو و خواندن مقداری از کتابش(به زبان اصلی) حاصل شده و زیاد قابل اتکا نیست. با این حال بعید می دانم او ناگهان در سایر کتابها و نوشتههایش تغییر رویه داده باشد. برای تکمیل این معرفی دوست دارم ترجمهای در حد توان خودم را ارائه دهم که از قسمتی از کتاب بدون توجیه - برای شما! است و هیوا دوست عزیز متممی ام به آن اشاره داشته.
مت: "دَن عزیز، اگر افراد تصمیمهایی که میگیرند وابسته به محیط شان است، آیا این به این معناست که ما اختیار از خودمان نداریم؟"
دَن اریلی: "هم آره و هم نه. تصور کن من هر روز به دفترکار تو میام و میزت رو پر از شیرینی می کنم. احتمال اینکه تا آخر سال به وزن تو اضافه نشود، چقدر است؟ به نظر من، نزدیک به صفر. وقتی که محیط شکل گرفته باشد، کار زیادی از ما بر نمیآید. اما ما نباید هر روز توسط شیرینی وسوسه شویم. ما میتوانیم کسی که شیرینی میآورد را به محل کار راه ندهیم و همچنین محل کار را طوری طراحی کنیم که تصمیمات بهتری بگیریم. اینجا، جایی است که ما اختیار و اراده داریم. توانایی ما در طراحی هر چه بهتر محیط و تطبیق پذیرتر کردن آن با ضعف هایمان."
پی نوشت:
1- متن بالا را سعی کردم، ترجمه تحت الفظی نباشد و ترجیحم بیشتر انتقال مفهوم بود.
2- خیلی دوست دارم کتابهای زبان اصلی دَن اریلی را بخوانم. منظورم ترجمه یا متن انگلیسی PDF نیست. فعلاً کف گیر به ته دیگ خورده، اما هر وقت این امکان برایم فراهم شد، انشالله نحوه تهیه آن را در بلاگ میگذارم. اگر در خصوص تهیه کتب زبان اصلی چاپی، تجربهای دارید، خوشحال میشم در زیر این نوشته به اشتراک بذارید. خود من از طریق امین کاکاوند عزیز، با سایت کتاب گرد آشنا شدم. اما هنوز استفاده نکردم که بخوام توضیح بیشتری در خصوصش بدهم. (هر چند امین از این سایت استفاده کرده و از قیمت هایشان هم راضی بود.)