در ابتدا میخواستم کمی از محمدرضا شعبانعلی بنویسم. کسی که کمتر از 3 سال است با او از طریق بلاگش آشنا شدم. با اینکه او را تا به حال از نزدیک ملاقات نکردهام اما همچون معدود نزدیکانم دوستش دارم. مثل بسیاری از شاگردانش هر وقت به دنیای مجازی وصل می شوم سری به سایتش میزنم تا مگر محمدرضا (ترجیح میدهد با نام کوچک صدا زده شود) مطلب جدیدی نوشته باشد. تاثیری که تاکنون محمدرضا طی این مدت بر روی من گذاشته است را بیشتر از تمام سالهای تحصیلم می دانم (البته اگر این را یک خطای ذهنی به حساب نیاورید، هرچند حتی اگر خطای ذهنی هم باشد تاثیر زیاد او بر روی نگرش و اعمالم را نمی توان انکار کرد). بیشتر از این گفتن را به خودم اجازه نمیدهم. چراکه آدم ها دو دسته اند، یا محمد رضا را می شناسند و آشناییِ حداقلی، چون من با او دارند یا تا به حال نامش را نیز نشنیدهاند. این دست حرف زدن برای گروه اول بیفایده است و گروه دوم اگر بخواهند او را بشناسند بهتر است به جای رجوع به منابع دست دومی چون من و خواندن نوشته هایم دربارهی محمدرضای من (محمدرضایی که من میشناسم)، مستقیم به بلاگ او سر بزنند و نوشته هایش را بخوانند تا محمدرضای خودشان را بیابند.
اگر تصمیم گرفتید به بلاگش سر بزنید احتمال خیلی زیادی وجود دارد که به سایت متمم هم برخورید، البته بعید نمی بینم که قبلاً هم به این سایت گذرتان خورده باشد و یا حتی با آن آشنا باشید قبل از آنکه محمدرضا را بشناسید. اما من جز آن افرادی بودم که از طریق بلاگ محمدرضا با آنجا آشنا شدم. متمم را چیزی فراتر از یک دانشگاه کسب و کار می دانم. اگر به توسعه ی مهارت های فردی و کسب و کار علاقهمند باشید احتمالاً به زودی از کاربران ویژهی آنجا خواهید شد.
پی نوشت:
1) توصیه و اصراری ندارم که بعد از خواندن این نوشته عضو ویژه متمم شوید. اما توصیه می کنم آن را چند روزی بخوانید، متمم قسمتهای رایگان زیادی دارد. بعداً اگر نیاز داشتید عضو ویژه شوید. باورم این است که دادن چلوکباب(غذای محبوب منJ) به آدم سیر جفا در حق چلوکباب است.
2) تقسیم بندی بالا تداعی حرف های Ken Robinson بود برایم، که در ویدیوی پربازدید و زیبای TED خود، می گوید: " انسان ها دو دسته اند: کسانی که انسانها را به دو دسته تقسیم میکنند و آنها که نمیکنند " احتمالاً در آینده بیشتر، از TED و ویدیوهایش صحبت کنم، اما تا آن زمان ویدیوی او را از دست ندهید.