مقدمه:
پیشتر در یک پست به معرفی دن اَریلی و ترجمه بخش کوچکی از کتابش، پرداختم. اگر تاکنون با او آشنا شده باشید، احتمالاً میدانید که یکی از علایق او پاسخ دادن به سوال افراد است. در وبسایت شخصیاش افراد را دعوت میکند تا سوال خود را از طریق ایمیل، فیسبوک یا توییتر به او برسانند. گاهی از این سوال و جواب چیزهای جالبی میشود آموخت. از آنجایی که من مشترک فید بلاگ او هستم، هر چند هفته یک بار 3 سوالی را که اخیراً پاسخ داده را در بلاگش مشاهده میکنم. در آینده اگر باز هم به سوال وجواب جالبی از او برخوردم آن را در این خانه مجازی مطرح میکنم.
در ترجمه به معنی کردن کلمه به کلمه وفادار نیستم و سعیام این است که مفهوم را انتقال بدهم. اما اگر توصیه یا نظری در خصوص ترجمه داشتید، خوشحال میشوم با من در میان بگذارید.
در یکی از این سوال جوابها آمده:
- "دن عزیز، آیا نکته و توصیهای برای افزایش کارایی و عملکرد داری؟ "
- "آره، کاری که میکنی اینه: یک غذا یا نوشیدنی که خیلی دوست داری، تهیه و خوردنش را تبدیل به مراسمی تشریفاتی میکنی و به این ترتیب کارکردن بر روی یک پروژهی بلند مدت مهم، تبدیل به برنامهای لذت بخش خواهد شد.
من خودم عاشق قهوه صبحگاهی هستم که آن را با استفاده از یک ماگ مختص، چشیدن دانههای قهوه آسیاب شده، مشاهده ریخته شدن قهوه از دستگاه و بو کردن بوی قهوه پیچیده شده در اتاق، به مراسمی روزانه تبدیل کردهام. بعد من ماگ قهوه را به میزم میبرم و پس از نشستن پشت میز به قسمت مهمش میرسم: در این هنگام، من مراسم قهوه خوردنم را به کاری که انجامش خیلی برایم اهمیت دارد، مربوط میسازم.
اینکار میتواند نوشتن مقالهی دانشگاهی، تصحیح برگههای امتحانی دانشجویانم یا هر چیز دیگری که هر چند قصد انجامشان را دارم اما میخواهم آنرا به بعداً موکول کنم، باشد. من به خودم اجازهی چشیدن مزهی قهوه را پس از چند دقیقه شروع به کار کردن میدهم و تا قهوه تمام نشده به انجام آن کار ادامه خواهم داد. (این کار در صورت استفاده از ماگ بزرگ –نسبت به استفاده از یک فنجان اسپرسو- بهتر جواب میدهد.)"
پی نوشت: مشاهده متن اصلی از طریق این لینک امکان پذیر است.